عباس عبدی: لایحه جدید عفاف و حجاب، بلاتکلیف است/ فلسفه اجتماعی حقوق در آن رعایت نشده
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۶۶۱۲
عباس عبدی در اعتماد نوشت: بالاخره متن لایحه پیشنهادی حجاب از سوی دولت و دستگاه قضایی منتشر شد. ظاهرا این لایحه در ذیل عنوان لوایح قضایی ناشی از اصل ۱۵۸ قانون اساسی تهیه شده که در اینجا مفهوم لایحه کیفری شامل آن میشود. این یادداشت در پی آن است که درباره مفهوم کیفر و جرم و تفاوت آن با خلاف توضیحاتی دهد و به این نتیجه برسد که آیا مساله حجاب در چارچوبی که طرح شده، امر خلافی است یا کیفری؟ البته ما با طیفی از رفتارها مواجه هستیم که ترکیبی از هر ویژگی را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میان خلاف و جرم تفاوتهای مهمی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود. اولین مورد آن حس عمومی است. در واقع جرم را در اساس وجدان عمومی تعریف و حکومت تبدیل به قانون میکند. مرتکب آن پیش از آنکه از طرف حکومت مجازات شود از طرف مردم طرد اجتماعی میشود؛ لذا کسی جرم را آشکارا انجام نمیدهد، نه فقط به دلیل ترس از مجازات آن، بلکه بیشتر به علت طرد و نگاه منفی مردم. البته شرط وجود مجازات و قانون نیز برای جرم یک امر ضروری است، ولی رویکرد منفی مردم به آن فعل، مساله اصلی و شرط لازم است. از این رو تعداد کسانی که آشکارا مرتکب جرم میشوند یا به آن اقرار میکنند، بسیار اندک هستند.
برای نمونه کسی که سرقت میکند، همواره سعی میکند آن را پنهان دارد. حتی اگر حکومت هم متوجه شود و او را به زندان بیندازد، باز هم سعی میکند که زندان خود را بپوشاند یا به علل دیگری ربط دهد، چون مردم سارق را طرد میکنند و عمل او را قبیح میدانند و از او کنارهگیری میکنند، کسی هم از او دفاع نمیکند. در حالی که خلاف از این مقوله نیست. نمونهاش تخلفات راهنمایی و رانندگی است. تفاوت مهم دیگر در وجه معنوی ماجرا است.
اگر کسی آگاهی از مجرمانه بودن فعل نداشته باشد، یا در تطبیق مصداق اشتباه کند، مجازاتی متوجه او نیست. در واقع «قصد» شرط ضروری تحقق ارتکاب جرم است. برای نمونه اگر کسی نداند که خوردن شراب حرام یا جرم است یا نداند فلان مایع شراب است و آن را بخورد، مرتکب جرم نشده است و مصون از مجازات است، در حالی که در خلاف چنین شرطی را نمیپذیرند. البته در جرم هم بیاطلاعی از حقوق پذیرفتنی نیست.
ولی برخی از مجازاتها ساقط میشود. در خلاف قضیه تفاوت دارد. کسی که رانندگی میکند، فرض است که بر مقررات آن آگاه است و حق انکار ندارد. تفاوت سوم که خیلی مهم است، مرجع رسیدگی است. جرم فقط از طریق دادگاه قابل رسیدگی است. فرآیند دادرسی آن به نسبت پیچیده و مطابق قانون آیین دادرسی است. احکام صادره تبعات گوناگونی برای مرتکب دارد. در حالی که خلاف چنین نیست، پلیس یا کارمندان دولت نیز آن را اعمال میکنند، البته حق شکایت ذینفع به دادگستری محفوظ است. تفاوت دیگر هدف از مجازات است. در خلاف، هدف از مجازات پیشگیری و تا حدی جبران مادی است، مثلا جریمه پارکینگ ممنوع از این نوع است، ولی رانندگی هنگام مستی از نوع جرم است، باید مجرم را برای رضایت و تشفی خاطر مردم مجازات کرد. برای نمونه قتل از این نوع است. مردم خواهان مجازات قاتل هستند حتی اگر اطمینان پیدا کنند که پس از این دیگر مرتکب قتل نخواهد شد.
مجازات یک خواسته عمومی است. اگر قاتل مجازات نشود، انسجام اجتماعی و حس عدالت عمومی مخدوش خواهد شد. با این ملاحظات ماده موجود مربوط به حجاب از منظر فلسفه دینی (ولو ناقص) جرمانگاری شده است، ولی این ماده کارآمد و اجرایی نبود نه به این علت که مجازات آن کم بود. اتفاقا براساس این قانون میشد بسیاری از زنان را زندان کرد، ولی تعدادشان آن اندازه زیاد میشد که دهها برابر زندانهای کشور هم جوابگو نبود. در حقیقت این نوع پوشش جرمانگاری شده بود، در حالی که تعداد مرتکبین آن نهتنها کم نبودند که بسیار زیاد هم بودند و مرتکبین آن از طرف مردم هم طبعا طرد نمیشدند. زیاد دیده میشد که زنان با دو نوع پوشش آزاد یا با حجاب کامل در کنار هم هستند و حس منفی نسبت به زنی که حجاب ندارد ابراز نمیشود. در نهایت وضعیت رسید به اینجا که اکنون شاهد چنین پوششی در جامعه هستیم. حالا حکومت درصدد است که قانون جدیدی را تصویب کند.
با این مقدمه باید پرسید که قصد از نوشتن لایحه درباره حجاب چیست؟ آیا قصد جرمانگاری است یا خلافانگاری؟ اگر جرمانگاری است، در این صورت باید حدی از نداشتن پوشش را جرمانگاری کنید که اکثریت قاطع مردم افرادی با آن نوع پوشش را طرد اجتماعی کنند، یا محکوم نمایند ولی این قطعا شامل حال نداشتن روسری نمیشود. ضمن اینکه در لایحه جدید از مساله حدود شرعی حجاب که در قانون موجود است، به درستی عقبنشینی شده، پس اگر مبنای شرعی ملاک قانونگذاری نیست، چه عاملی موجب جرمانگاری نوعی از پوشش میشود که نه مردم چنان پوششی را جرم میدانند و نه اینکه افراد مرتکب آن اندک هستند؟
فلسفه این قانون چیست؟ فلسفه قانون را باید در مقدمه تشریحی آن نوشت. این احتمال که بتوان برای پوشش، قانونی از منظر جرمانگاری نوشت قابل بررسی است، ولی اگر این قانون از زاویه خلافانگاری نوشته شده، در این صورت نقدها چند برابر میشود، زیرا چنین پوششی از جمله نداشتن روسری هیچگاه موجب اختلال در نظم اجتماعی نمیشود که آن را جریمه کنید.
مشکل قانوننویسی در ایران این است که فاقد فلسفه حقوق و فلسفه جزایی است. نه میتواند فلسفه دینی را حاکم کند و نه اجرای این فلسفه عملی است و نه حاضر است که فلسفه اجتماعی حقوق را بپذیرد، لذا با این لوایح دعواها و اختلافات تمام نخواهد شد که بیشتر میشود. از ما گفتن بود. خود دانید.
منبع: فرارو
کلیدواژه: لایحه حجاب قیمت طلا و ارز قیمت موبایل جرم انگاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۶۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گشت ارشاد در لایحه عفاف و حجاب حذف میشود؟
احد آزادی خواه، نماینده مجلس در خصوص حضور گشت ارشاد و ایجاد فضای دو قطبی در جامعه گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند، حجاب در کشور ما از نظر قانونی و شرعی جایگاه ویژه داشته و مشخص است. راهبرد ما باید دفاع از حجاب از نگاه شرعی و قانونی باشد. اما اینکه در شیوه دفاع چگونه باید اقدام کنیم؛ بنده به هیچ عنوان اقدام قهری و برخی از برخوردهایی که اخیرا برای مقابله با بدحجابی انجام میشود را به هیچ عنوان قابل دفاع و موثر نمیدانم.
به گزارش جماران، وی در گفتگویی که با خبرنگاران داشته، افزود: به این نکته باید توجه کرد که رهبر معظم انقلاب و بسیاری از صاحب نظران در کشور همواره از تمام زنان با حجاب و بد حجاب جامعه دفاع کردند تا به نظام بدبین نشوند. بنده احساسم این است که شیوههای ترویج امر ونهی و ترویج عفاف و حجاب نباید به گونهای باشد که عدهای را نسبت به اصل نظام یا کشور بدبین کند.
آزادی خواه در خصوص برخورد گشت ارشاد با شهروندان گفت: گشت ارشاد و فرماندهی انتظامی یکی از گامها در ترویج حجاب است، پس دستگاههای فرهنگی، آموزشی ما کجا هستند؟ ما نباید انتهای زنجیر را ملزم کنیم که صرفا با قوهی قهریه با بدحجابها برخورد کنند، بلکه دهها گام باید قبل از آن انجام شود. مانند آموزش و پرورش، فرهنگ، کارهای ترویجی و.... دستگاهها، وزارتخانهها و سازمانهای بسیار زیادی متولی در این امر هستند که باید کارهایی را انجام دهند. در گام نهایی نیز گشت ارشاد باید صرفا با معدود افرادی که حساب شده و سازمان یافته اهداف خاصی را دنبال میکنند، برخورد کند، نه با شهروندانی که در جامعه حضور دارند.
آزادیخواه در پاسخ به این سوال که چرا ما با برخی دوگانگیها در برخورد با زنان که نمونه آن را در تصاویر صداوسیما و زمان راهپیمایی و انتخابات، شاهد هستیم، مواجهیم؟ گفت: بنده نظرم بر این است که باید این مسأله را به عنوان یک راهبرد اصلی اثبات کنیم که نگاه حاکمیت به تمام زنان و مردان جامعه یکی است و همه برایمان حرمت دارند و صاحب حقوق اجتماعی هستند. البته ما موظف هستیم در رابطه با اصول خود تبلیغ، ترویج و دفاع کنیم. یکی از اصول ما عفاف و حجاب است، اما این تبلیغ نباید به گونهای باشد که دوگانهای در کشور ایجاد کنیم که نیمی را صاحب حقوق بدانیم و نیمی دیگر را صاحب حقوق ندانیم.
وی ادامه داد: این دوگانهای را که رهبر معظم از آن انذار فرمودند، میتواند غدهای سرطانی در جامعه باشد. این بیانی که حاج قاسم سلیمانی در رابطه با دختران جامعه فرمودند، بیان گمشدهی امروزه ما است. این دخترانی که امروزه پای صندوق رأی و راهپیمایی میآیند و دوربینهای صداوسیما آنها را پخش میکند نشان میدهد که اینها علاقهمند به نظام و کشور هستند که اگر با اینها به درستی برخورد شود، خواهید دید که به قول قرآن: «وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا».
اگر در لایحهی عفاف و حجاب بنا باشد گشت ارشاد نباشد، حتما ملاک برای ما قانون استوی در پاسخ به این سوال که اگر لایحه حجاب و عفاف به سرانجام برسد تکلیف گشت ارشاد به کجا خواهد رسید؟ گفت: معیار برای ما قانون است و اگر در لایحهی عفاف و حجاب بر این باشد که مثلا گشت ارشاد یا اقدامات مشابه آن نباشد، حتما ملاک برای ما قانون است.